المپیک صلح، واقعیت شیرین یا سراب تلخ

مذاکرات بین دو کره در رابطه با المپیک زمستانی ۲۰۱۸ این سوال را ایجاد می‌کند که آیا ورزش می‌تواند امیدی برای برطرف کردن اختلافات بین دو کره ایجاد کند یا ایده استفاده از ورزش به عنوان یک ابزار برای ایجاد صلح تنها دروغی است که گفته می‌شود تا مسئولان ورزش احساس بهتری نسبت به عملکرد خود داشته باشند.

به گزارش ایسنا، توماس باخ رییس کمیته بین‌المللی المپیک در روزهای اخیر رضایت زیادی از اتفاقات بین دو کره افتاده است ابراز کرده و در صحبت‌های خود اظهار کرده است: بازی‌های المپیک، همیشه پل ساخته‌اند نه دیوار.

توماس باخ روز شنبه شاهد دست دادن مسئولان دو کره به امید تغییر دادن فضای سیاسی در شبه جزیره کره بود. طبق قراردادهایی که بسته شد کره شمالی ۲۲ ورزشکار به بازی‌های المپیک زمستانی ۲۰۱۸ در کره جنوبی می‌فرستد و حتی یک تیم متحد هاکی بانوان نیز در بازی‌ها حضور خواهد داشت. دو کره همچنان با هم در مراسم افتتاحیه المپیک رژه می‌روند. شعار المپیک زمستانی ۲۰۱۸ پیونگ چانگ، "المپیک صلح" است.

باخ در صحبت‌های خود اعلام کرد که تا چند هفته پیش چنین مذاکراتی غیر قابل تصور بود و از آن جایی که المپیک بر پایه احترام، گفت‌وگو و درک متقابل است، بازی‌های المپیک زمستانی توانست دری به سوی آینده روشن‌تر شبه جزیره کره باز کند.

از سوی دیگر سئول روز دوشنبه شاهد اعتراضات خیابانی بود که در آن مردم کره جنوبی به سفر نمایندگان کره شمالی به این کشور اعتراض کردند و پرچم و عکس رهبر کره شمالی را به آتش کشیدند. مردم در شعارهای خود اعلام کردند که رهبر کره شمالی المپیک را به المپیک پیونگ یانگ تغییر داده است.

مون جائه اون، رییس جمهور کره جنوبی معتقد است که توافقات المپیک می‌تواند صلح را بین کره شمالی و کره جنوبی برقرار کند. این در حالی است که ماه‌ها تنش بین این دو کشور وجود داشته و اخیرا کره شمالی آزمایش‌های هسته‌ای انجام داده است. رییس جمهور کره جنوبی المپیک زمستانی را فرصتی با ارزش برای باز شدن درها خوانده است. با این حال آمارها نشان داده که تعداد مردمی که در کره جنوبی حامی تصمیم رییس جمهور این کشور هستند بسیار کم است.

منتقدان "مون جائه این" معتقد هستند که او بازیچه کره  شمالی شده و انداختن فرش قرمز برای نمایندگان کره شمالی می‌تواند سیاست‌های هسته‌ای این کشور را عادی‌تر جلوه دهد و به آن وجهه قانونی ببخشد. منتقدان معتقد هستند که هدف کره شمالی از این مذاکرات، صلح نیست و تنها هدف این کشور سیاسی کردن جامعه کره جنوبی و ایجاد تفرقه در این کشور است. همچنین بسیاری هدف رهبر کره شمالی را کاهش پیمان بین کره جنوبی و آمریکا می‌دانند.

البته کسی نمی‌داند که نتیجه مذاکرات بین دو کره واقعا به نفع صلح خواهد بود یا تنها هدف‌های سیاسی با آن محقق خواهد شد. چند ماه یا چند سال لازم است تا تاثیر این اتفاق مشخص شود.

پاسخ این سوال که آیا ورزش می‌تواند به جنگ پایان دهد را می‌توان تا حدودی در تاریخ جست‌وجو کرد:

به نظر می‌رسد که ورزش همیشه هم باعث ساختن پل نشده است. در سپتامبر سال ۱۹۸۱، در بادن بادن آلمان، IOC میزبانی المپیک زمستانی ۱۹۸۸ را به سئول داد. المپیک در سال ۱۹۸۸ بیش از همیشه جمهوریت خود را از دست داد. در آن سال تنها سه کشور هیجان برگزار شدن این بازی‌ها را داشتند که ژاپن، کره جنوبی و کره شمالی بودند.

ژاپن خود میزبان تعدادی از بازی‌ها بود، کره شمالی نیز به المپیک سئول به عنوان راهی برای کمتر شدن تبلیغات علیه خود نگاه می‌کرد.

پیش از آن در سال ۱۹۵۳ جنگ بین دو کره پایان یافته بود و آنچه بسیاری به یاد ندارند این است که در سال‌های ۱۹۸۰ فضای بسته کره جنوبی دست کمی از کره شمالی نداشت. در سال ۱۹۷۹ در این کشور کودتای نظامی اتفاق افتاده بود و "چون دو هون" رییس جمهور این کشور که یک نظامی بود خفقان سیاسی را در کشور ایجاد کرده بود. در سال ۲۰۰۰ افرادی که کمپین‌های حامی دموکراسی تشکیل می‌دادند در این کشور قتل عام می‌شوند. بنابراین زمانی که IOC با کره جنوبی در رابطه با برگزار المپیک ۱۹۸۸ جلسه گذاشت تمام سعی خود را کرد تا دو کره با هم متحد نشوند و شبه جزیره کره به یک اتحاد سیاسی نرسد. در آن سال IOC تلاش کرد که المپیک ۱۹۸۸ باعث حملات تروریستی مانند المپیک ۱۹۷۲ مونیخ و مشکلات اقتصادی مانند المپیک ۱۹۷۶ مونترال نشود.

کره شمالی اما تلاش خود را کرد تا با کره جنوبی متحد شود. ابتدا این کشور در خواست داد که میزبانی با هم انجام شود. بعد پیشنهاد داد که میزبانی پنج مسابقه به کره شمالی داده شود اما این اتفاقات هیچ وقت نیفتاد.

در نهایت در سال ۱۹۸۶ کره شمالی در سقوط یک هواپیمای کره جنوبی دست داشت و ۱۱۵ فرد در این اتفاق کشته شدند. این اتفاق پایان احتمال اتحاد دو کره بود. تاریخ نشان می‌دهد که برخی مسابقه‌های ورزشی نیز با هدف نزدیک کردن دو کشور انجام شده‌اند که موفقیت‌آمیز نبوده‌اند. برای مثال سری مسابقه‌های بیسبال بین تیم بیسبال بالتیمور آمریکا و تیم ملی بیسبال کوبا در سال ۱۹۹۹ که تاثیر آنچنانی در بهتر شدن روابط دو کشور نداشت یا مسابقه فوتبال بین سربازان انگلیسی و آلمانی در سال ۱۹۱۴ که کمی دلگرم کننده بود اما نتوانست این واقعیت را که دو ارتش در پی کشتار یکدیگر هستند، مخفی کند.

احتمالا با نزدیک شدن دو کره به دلیل المپیک زمستانی ۲۰۱۸ نیز شاهد تاثیر مثبت چشمگیری نخواهیم بود. البته این اتفاق می‌تواند کمی بر مشکلات این منطقه مرهم بگذارد و دلگرم کننده باشد.

انتهای پیام


نظر خود را ثبت کنید