/یادداشت/

آیا استراتژی‌های اقتصاد مقاومتی بر توانمندسازی کارکنان تاثیر معناداری می‌گذارد؟

  • تاریخ انتشار : 1397/2/3 ساعت : 14:23 - 5 سال قبل
  • از گروه : استان ها
  • زیرگروه : قم
برای این‌که بتوانیم موضوع توانمندسازی را در سازمان اجرا کنیم باید شیوه رهبری آمرانه را در سازمان به شیوه رهبری مشارکتی تبدیل کنیم؛ اقتصاد مقاومتی الگویی است که در صدد است با محوریت توسعه منابع انسانی، انضباط و قانونمندی، توانمدسازی نیروها، رشد و پایداری اقتصادی را برقرار سازد.

اقتصاد مقاومتی، اقتصادی کوشاست که متکی بر توانمندی‌های داخلی با استفاده از مجموعه ظرفیت‌های لازم در کارکنان برای قادر ساختن آنان به ایجاد ارزش افزوده در سازمان است.

اقتصاد مقاومتی به دنبال راه حل توانمندسازی و مدیریت قبل از بحران است؛ تفکر اقتصاد مقاومتی نه تنها شرایط حال را مدنظر قرار می‌دهد بلکه به افق‌های دوردست نیز می‌اندیشد، به همین دلیل سیاست‌های اجرایی اقتصاد مقاومتی مرتبط با حوزه ی توانمندسازی باید از بالندگی و پویایی بـرخـوردار باشد تا ظرفیت بازدارندگی کشور در قبال تهدیدات نوظهور افزایش یابد.

امروزه بر نقش دولت در توسعه اقتصادی کشورهای در حال توسعه اذعان می‌شود؛ از سوی دیگر برای کشور جمهوری اسلامی ایران که مصمم است اقتصاد تک محصولی مبتنی بر نفت را متحول نموده و به سمت عدم وابستگی حرکت کند، موضوع اقتصاد مقاومتی یک راهکار و نقشه راه سازنده است(حسین پور،1395).

طرح نظریة اقتصاد مقاومتی توسط مقام معظم رهبری، ادامه و تکمیل نام‌گذاری سال‌های گذشته است که مسائل اقتصادی کشور را در رأس برنامه‌ها و فعالیت‌های کشور تعریف و تبیین می‌کردند؛ طرح این موضوع نیز به جهت مقابله با توطئه‌های دشمنان اهمیت دو چندان دارد؛ زیرا آنان با برنامه‌های دقیق و حساب شده خویش یک جنگ تمام عیار اقتصادی را علیه کشور مدیریت می‌کنند و از هر کجا که نقطه ضعفی پیدا کنند، ضربه خواهند زد.

اقتصاد مقاومتی، تشخیص حوزه‌های فشار و متعاقباً تلاش برای کنترل و بی اثر کردن و در شرایط آرمانی تبدیل چنین فشارهایی به فرصت است، که از طریق کاهش وابستگی‌ها و تأکید روی مزیت‌های تولید داخل و تلاش برای خوداتکایی امکان پذیر خواهد بود.

طرح اقتصاد مقاومتی به عنوان سیاست کلی کشور و بیان ارکان و زمینه‌های اجرایی آن در همه بخش‌ها و سازمان‌های جامعه، توجه به این مهم را ضروری می‌سازد که اتخاذ این سیاست و اجرای گام به گام آن در سازمان‌های دولتی و خصوصی تا چه حد استراتژی‌های سازمانی را تحت تأثیر قرار می‌دهد؟ همان‌طور که بیان شد یکی از مهم‌ترین استراتژی‌های سازمانی، توجه به منابع انسانی و توانمندسازی کارکنان است.

در حیطه بهره‌وری ملی منابع انسانی، وجود نیروی انسانی فعال و کوشا، مولد و کارا می‌تواند تمام جنبه‌های مرتبط با حوزه‌های فشار را تحت تاثیر قرار دهد، به عبارت دیگر توانمندسازی منابع انسانی می‌تواند عاملی موثر و تاثیرگذار در پیشبرد اهداف اقتصادی خصوصا در رابطه با آرمان‌های بزرگ اقتصاد مقاومتی باشد.

توانمندسازی را می‌توان، در برگیرنده مجموعه تدابیر و روش‌هایی دانست که به کمک آن، رفتار کارکنان را دچار تغییر نموده و آن‌ها را قادر می‌سازد تا با توجه به شرایط سازمان، بهترین تصمیمات را اتخاذ و با ارائه‌ی خلاقیت در قالب فعالیت‌های تیمی، سازمان را در جهت بهره‌وری هدایت کنند.

همان گونه که از تعریف توانمندسازی بر می‌آید شایسته بودن، توان بالقوه‌ای را تشریح می‌کند که افراد باید برای اعمال نفوذی که عملکرد را بهبود می‌بخشد، دارا باشند؛ هم‌چنین برابر تعریف توانمندی، نفوذ، شایستگی در عمل را بیان می‌کند. البته هر سازمانی این تعریف را با نیازها و فرهنگ خودش تطبیق خواهد داد. در هر حال ضروری است که یک ارتباط روشن بین توانمندسازی، نفوذ مبتنی بر صلاحیت و بهبود مستمر حفظ شود. این تعریف، شالوده و بنیان شناخت و ارتباط مفهوم توانمندسازی را فراهم می‌کند. هر عنصری در الگوی مدیریت فرایند توانمندسازی مانند دستاوردها، اهداف، راهبردها و کنترل‌های توانمندسازی، به توسعه و شناخت کامل توانمندسازی کمک می‌کند.

با توجه به اهمیت نقش استراتژی‌های اقتصاد مقاومتی به‌عنوان سازه‌ی نگرشی و تاثیر آن بر توانمندسازی بنابراین سوال اصلی این است که آیا استراتژی های اقتصاد مقاومتی بر توانمندسازی کارکنان تاثیر مثبت و معناداری می‌گذارد؟

برای این که بتوانیم موضوع توانمندسازی را در سازمان اجرا کنیم باید شیوه رهبری آمرانه را در سازمان به شیوه رهبری مشارکتی تبدیل کنیم. لازمه اجرای این سبک از رهبری در سازمان توانمند کردن کارکنان است. به همین منظور باید نکاتی را در سازمان مدنظر قرار دهیم تا کارکنان را توانمند سازیم و با مشارکت افراد در رسیدن به اهداف سازمانی تلاش کنیم. این نکات عبارتند از ارزش‌ها، ساختارها، رهبری، فرایندها، تسهیم دانش، مناسبات و همکاری‌ها، نظارت‌ها و پاداش‌ها.

برای تحلیل اقتصاد مقاومتی دو رویکرد وجود دارد؛ رویکرد اول رویکرد مدیریت ریسک است؛ در این رویکرد میزان احتمال شکست سیستم مورد محاسبه قرار می‌گیرد و سعی می‌شود از ورود به حوزه‌هایی که ریسک بالایی دارد، پرهیز شود.

رویکرد دیگر رویکرد مهندسی مقاومت است که در این ‌رویکرد روش‌های تقویت مقاومت سیستم و هم‌چنین ایجاد انعطاف‌پذیری بیشتر در برابر فشارهای وارده مورد مطالعه قرار می‌گیرد و از طریق تقویت سیستم، مقاومت در برابر فشار وارده افزایش می‌یابد، به‌طوری‌که آسیب به حداقل برسد.

با توجه به فشارهایی که کشور ما به دلیل تک محصولی بودن و اتکا به درآمد نفت از یک طرف و به دلیل تحریم‌ها و فشارهای خارجی از طرف دیگر متحمل می‌گردد، توجه و توسعه منابع انسانی و توانمندسازی کارکنان به منظور ارتقا بهره‌وری و خلاقیت و کارآفرینی بسیار مهم است. 

در تحقیقی تحت عنوان "اقتصاد مقاومتی؛ راهکار عبور از تحریم‌ها" آمده است، «نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران تحت تاثیر این وضعیت باید یک نظام اقتصادی مناسب با تحریم تبیین کند. با توجه به توانمندی‌های اقتصادی ایران، اقتصاد مقاومتی بهترین گزینه است. اقتصاد مقاومتی، اقتصادی است که از تحریم‌ها فرصت سازی کرده و زمینه رشد و شکوفایی را فراهم می‌آورد؛ در این مقاله ابتدا تحریم اقتصادی تشریح شده است و سپس دلایل تحریم اقتصادی ایران و آثار آن بر اقتصاد ایران بیان شده و در ادامه پس از بیان بخشی از توانمندی‌های اقتصاد ایران، تعاریف اقتصاد مقاومتی ارائه شده و مولفه‌های اقتصاد مقاومتی در مورد کشور ایران شناسایی و تبیین شده است، اهمیت اقتصاد مقاومتی در تحریم‌ها در بعد زمانی تشریح، و در نهایت بحث و نتیجه‌گیری از موضوع ارائه شده است».

عملیاتی نمودن اصول توانمندسازی در شرایط کنونی کشور نیاز به پیش شرط هایی دارد که در صورت عدم تامین این پیش شرط ها توانمندسازی به معنای حقیقی عملیاتی نخواهد شد، مبانی اقتصاد مقاومتی می‌تواند در عملیاتی کردن توانمندسازی نقش بسزایی ایفا کند.

بنابراین مدیران اقتصادی در همه رده‌ها باید از داده‌ها و اطلاعاتی که مبانی اقتصاد مقاومتی در اختیارشان قرار می‌دهد جهت تحقق اهداف توانمندسازی بهره گیرند؛ اقتصاد مقاومتی یک نظام اقتصادی مجزا نیست، یک مدل اقتصادی کلاسیک نیست، بلکه جریانی مهندسی شده از خودکفایی و تولید ملی و درآمد ملی و مصرف ملی و صادرات ملی است که باعث تعادل در بازارهای اقتصاد کلان می‌گردد و با استفاده از ظرفیت‌های تشویقی درصدد است ضریب نفوذ خود را تا پائین‌ترین لایه‌های اقتصاد خرد و بنگاه‌های کوچک اقتصادی و خانوارها، گسترش دهد؛ اقتصاد مقاومتی الگویی است که درصدد است با محوریت توسعه منابع انسانی، انضباط و قانونمندی ، توانمدسازی نیروها ، رشد و پایداری اقتصادی را برقرار سازد.

یادداشت از: هادی خرسند، دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مدیریت استراتژیک

انتهای پیام


نظر خود را ثبت کنید