افطاری رییس جمهور , اعتراضات " />

صید ماهی سیاسی از آب گل آلود فرهنگ

تهران - ایرنا - به نظر می رسد این روزها برخی با تلاش برای ایجاد موجی کاذب و فاصله بین اهالی فرهنگ و هنر با دولت دوازدهم به دنبال گرفتن ماهی سیاسی از آب گل آلود ایجاد شده در محیط فرهنگ هستند.
به گزارش ایرنا، این هفته ماجرای دعوت به ضیافت افطاری رییس جمهوری با برخی بیانیه ها و صحبت ها به حاشیه کشیده شد و در فضای مجازی ، فضایی را شکل داد که برخی نیز از آن به عنوان رفتاری خارج از شان هنر و هنرمند یاد کردند.
پس از ارسال دعوتنامه از سوی دفتر ریاست جمهوری برای اهالی فرهنگ و هنر به منظور حضور در مراسم افطاری و گفت وگو و بیان معضلات موجود براساس سنوات ماضی ، عده ای از هنرپیشگان و هنرمندان با انتشار نامه ها ، هشتک ها و پیام های تلگرامی اعلام کردند که در این مراسم حضور نمی یابند.
شاید قصد این بود که این اعتراض شبه مدنی از سوی جمعی از اهالی سینما که ظاهرا از سر دلسوزی و نگاه نقادانه و به صورت نمادین بیان شده، تلنگری باشد به دولتمردان و جامعه که همواره باید بیشتر و بیشتر در اندیشه مردم و محرومان جامعه باشند، اما این رفتار به ظاهر انتقادآمیز موجب بهره برداری های سیاسی برخی رسانه های داخلی و خارجی و طیف خاص شد.
این طیف که از مدت ها پیش منتظر چنین فرصتی بود، از این کلاه برای خود نمدی ساخت و در قامت حامی جامعه هنری ظاهر شد و خود را همسو با اهالی فرهنگ و هنر جا زد، در حالی که کسی نگفت این طیف دقیقا همان ها هستند که با بسته شدن خانه سینما در دولت نهم و دهم شادمانی ها و از این اقدام و اقداماتی نظیر ممنوع التصویری اهالی فرهنگ و هنر از جمله ناصر ملک مطیعی حمایت کردند و پس از مرگ این بازیگر توانای سینما، با ارائه آدرس های نابجا، مقصر عدم فعالیت 40 ساله فرمان سینمای ایران را در برخی مدیران دهه 60 جست وجو کردند و از سیاست های انقباضی خود در همه این سال ها هیچ حرفی به میان نیاوردند.
در کنار این طیف، برخی افراد که به دنبال دست و پا کردن نامی برای خود بودند با دامن زدن به این نقدهای دلسوزانه و نمادین و گره زدن زلف خود به برخی نام ها، اقدام به راه اندازی کمپینی کردند تا با قرار دادن جامعه هنری در مقابل دولت دوازدهم، این گونه القا کنند که تمامی گروه های حامی دولت دوازدهم از دکتر روحانی روی بر تافته و اگر به گذشته بر می گشتند طیف دیگری را در انتخابات بر می گزیدند.
این طیف با استفاده از ظرفیت برخی رسانه ها، تلاش کرد با ایجاد جو ناعادلانه و فضای احساسی این نکته را القا کند که همه مشکلات اقتصادی کشور تنها و تنها به دوش دولت و دولتمردان است، حال آنکه کسی هم از این طیف نپرسید چرا از کارشکنی هایی که مانع حرکت چرخ اقتصادی کشور می شود حرفی نمی زنند.
حضور و همراهی برخی فعالان تلویزیونی با این طیف از نکات جالب توجه است. این گروه در دولت نهم و دهم ، زمانی که پایه های اقتصادی کشور سست شده بود چیزی نگفته و امروز به منتقدان دولتی تبدیل شده اند که کشور را در سال 92 در شرایطی بحرانی در دست گرفت.
همچنین علاوه بر طیف دلسوز فرهنگ و هنر که نقدهایی را در بیانیه های خود مطرح کرده اند، نام برخی هنرپیشگان نیز دیده می شود که هنوز حرف و حدیث ها و شائبه ها نسبت همسرشان در پرونده های فساد اقتصادی از ذهن افکار عمومی پاک نشده است.
کمی صریحتر؛ برخی افراد که امروز همه مشکلات را به دولت نسبت می دهند، پیشینه فعالیت آنان بیشتر در رسانه ملی بوده است تا سینما و در برابر سیاست های یکسویه تلویزیون در تایید اوضاع نابسامان اقتصادی دولت نهم و دهم و حتی در برخورد با هنرمندانی همچون رخشان بنی اعتماد، فاطمه معتمد آریا ، محسن امیر یوسفی ، مرحوم عباس کیا رستمی ، اصغر فرهادی ، استاد محمدرضا شجریان و نیز مرحوم ناصر ملک مطیعی همواره سکوت کرده و هیچ نگفته اند و حتی پس از مرگ این بازیگر قدیمی سینما، همین طیف برای از دست ندادن منافع خود لب از لب باز نکردند و سخنی نگفتند.
در این میان برخی بزرگان سینما همچون جمشید مشایخی با انتشار دست نوشته ای، در جمله ای کوتاه، پشت پرده اقدامات اخیر را افشا کرده است.
مشایخی در یادداشت خود آورده است : «زمانه، زمانه وحدت و همدلی است. فرزندان من ما همه اهل فرهنگ و هنر هستیم. اهل دل هستیم، در این وانفسای توطئه‌ها بر سفره افطار ریاست جمهور دم از وحدت و همدلی می ‌زنیم.»
توطئه ای که جمشید مشایخی از آن سخن می گوید اتفاقی نیست و عده ای به صورت نظام مند به دنبال ایجاد فاصله میان جامعه هنری و دولتمردان و در نهایت نظام اسلامی هستند، چرا که اثرگذاری اهالی فرهنگ و هنر در جامعه غیرقابل انکار است و با ایجاد جو ناامیدی از سوی اهالی فرهنگ و هنر به مردم، ماهی سیاسی - اقتصادی بدخواهان و کج اندیشان و بخصوص دشمنان بیرونی از این گذر صید می شود.
آنچه مسلم است فضای مجازی ایجاد شده در دولت دکتر روحانی امروز این امکان را به همه طیف های هنری می دهد که نسبت به اتفاقات پیرامونی خود بی تفاوت نباشند و قطعا فضای ایجاد شده در بیان انتقادات صریح از دولت یکی از دستاوردهای دولت یازدهم و دوازدهم است.
از این نکته نگذریم ، نقد هنرمندان بزرگ که دلسوز مردم هستند، باید تلنگری بر مدیران و مسوولان برای افزایش تلاش در بهبود وضعیت معیشتی مردم باشد و در این میانه نباید با توهم توطئه، هر انتقادی را به نشانه فعالیت سیاسی گرفت و تفکیک سره از ناسره در این ملغمه ی سیاسی - فرهنگی کار دشواری است و در عین حال باید به نگاه نقادانه بزرگان سینما و فرهنگ و هنر ارج نهاد و به انتقادات آنان گوش فرا داد؛ اگر چه انتظار از هنرمندان متعهدی چون پرویز پرستویی بیش از اینهاست.
شبک**1983** 1064

نظر خود را ثبت کنید