/یادداشت/

برجام و کنش‌های دیپلماتیک ایران در مواجهه با اروپا

دکترین اصلی اروپا در مواجهه با برجام مبتنی بر راهبرد "درگیر کردن" بوده است تا به این ‌شکل ایران به مناسبات اقتصادی و سیاسی نظام بین‌الملل وارد شده و کنش‌های سیاست خارجی‌اش بیش از پیش عادی شود غافل از این‌که حکمرانان جدید کاخ سفید سیاست متفاوتی را در قبال ایران در پیش گرفتند.

حسین مفیدی احمدی پژوهشگر ارشد مهمان پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه در مقاله‌ای به تشریح و بررسی دلایل اروپا برای حفظ برجام و تعامل با اروپا پرداخته است.

به گزارش ایسنا، متن کامل این یادداشت که در شبکه مطالعات سیاست‌گذاری عمومی منتشر شده به شرح زیر است:

مقدمه

به نظر می‌رسد اروپا به پیشران مهمی برای استمرار برجام از منظر تصمیم‌سازان ایران بدل شده است. در این چارچوب، برسازی برخی ترتیبات نهادی برای افزایش انگیزه‌های ایران برای ادامه حضور در برجام، از سیاست‌های اروپا پس از توقف مشارکت آمریکا در برجام بوده است. با این‌ وجود، مواجهه اروپا با برخی تعینات ساختاری ازجمله افزایش فراوان درهم‌تنیدگی تجاری، پولی و اقتصادی اروپا و آمریکا در سال‌های اخیر، موجبات محدود شدن دامنه تأثیرگذاری کنش‌های نهادی اتحادیه اروپا در دفاع از برجام شده است؛ مساله‌ای که نمود آن تصمیم خروج برخی از شرکت‌های اروپایی از ایران پس از اعلام توقف مشارکت آمریکا در برجام بوده است. پرسش اینجاست که در این موقعیت، کنش‌های دیپلماسی رسمی و رسانه‌ای ایران در طول مذاکراتش با طرف اروپایی باید بر چه پایه‌هایی استوار باشد تا سطح کنشگری سیاسی اروپا را در دفاع از برجام ارتقاء دهد؟ به نظر می‌رسد تمرکز بر دکترین درگیرکردن؛ تأکید بر رابطه برجام با رژیم اشاعه و جایگاه اروپا در تنظیم دستورکار جهانی؛ تمرکز بر درهم‌کنش تحولات امنیتی خاورمیانه بر امنیت جان شهروندان اروپایی و پروژه اروپا؛ تأکید بر دفاعی‌ بودن کنش‌های منطقه‌ای و موشکی ایران و تکیه بر رابطه برجام و فروم(چارچوب موضوعی) منطقه‌ای موردنظر اروپا باید به پیشران‌های اصلی کنش‌های دیپلماسی رسمی و رسانه‌ای ایران در مواجهه با اروپا بدل شود.

ایران باید با استفاده از ظرایف دیپلماتیک این پیام را به طرف اروپایی منتقل کند که فروپاشی احتمالی برجام ضمن اینکه جایگاه اروپا را در تنظیم دستور ار جهانی با چالش مواجه می‌کند، می‌تواند رژیم اشاعه را با مخاطراتی جدی مواجه سازد؛ واقعیتی که به با توجه به قرابت ژئوپلیتیکی اروپا به خاورمیانه بیش و پیش از هر قدرت جهانی دامن‌گیر اروپا خواهد شد.برجام و دکترین درگیرکردن

دکترین اصلی اروپا در مواجهه با پدیدار جمهوری اسلامی پس از برجام، دکترین «درگیرکردن» بوده است؛ به این معنا که با درگیرکردن ایران در مناسبات اقتصادی و سیاسی نظام بین‌الملل و درهم‌تنیدگی بیشتر اقتصادی اروپا با ایران، روندی که اروپا عادی‌سازی بیشتر کنش‌های سیاست خارجی ایران می‌خواند، هموار می‌شود. سیاست و دکترینی که در واقع در نقطه مقابل دکترین بازدارندگی و تضعیفِ ایران از سوی گروه جدید حکمرانی کاخ سفید قرار دارد. البته، ایران نیز با هدف افزایش هزینه تحریم‌های احتمالی آینده اروپا، بی‌تمایل به پیگیری سیاست درهم‌تنیدگی بیشتر اقتصادی با اروپا نبوده است. بااین‌وجود، راهبرد درهم‌تنیدگی اقتصادی پسابرجام ایران و اروپا برای پیشبرد دکترین «درگیرکردن» کم‌توفیق بوده است؛ به این معنا که گرچه پس از برجام شاهد گسترش مناسب مبادلات تجاری ایران و اروپا بودیم، ولی در حوزه سرمایه‌گذاری‌های فن‌آورانه اروپا در ایران و تسهیل مبادلات بانکی دو طرف شاهد عملکرد مناسبی نبودیم. واقعیتی که ریشه در علل متعددی چون سیاست‌های محدودکننده آمریکا؛ ضعف‌های ساختاری سیاست‌ورزی اقتصادی ایران و تلاش ناکافی طرف اروپایی دارد. با وجود واقعیت فوق، هر گونه کنش رسانه‌ای و دیپلماتیک ایران در مواجهه با اروپا باید بر این پایه استوار باشد که شکست سیاست درگیرکردن ایران در مناسبات اقتصادی نظام بین‌الملل که خروج شرکت‌های اروپایی از ایران از نشانه‌های آن خواهد بود، درواقع، به معنای به‌کرسی‌نشاندن سیاست یکه‌سالارانه گروه جدید حکمرانی کاخ سفید و در نتیجه، گسترش مخاطرات امنیتی قاره سبز خواهد بود.

در چارچوب دکترین درگیرکردن، در حوزه کنش‌های دیپلماتیک کشور -چه رسمی و چه رسانه‌ای- از جنبه ایجابی می‌توان بر مزیت‌های غیر قابل‌ انکار ایران در چارچوب سیاست متنوع‌سازی منابع انرژی اتحادیه اروپا؛ جایگاه ژئوپلیتیکی ایران که دروازه ورود به بازار ۴۰۰ میلیون نفری منطقه است و جمعیت تحصیل‌کرده، نوآور و علاقه‌مند به فن‌آوری‌های اروپایی تأکید کرد. در چارچوب دکترین درگیرکردن، در حوزه کنش‌های دیپلماتیک کشور -چه رسمی و چه رسانه‌ای- از جنبه ایجابی می‌توان بر مزیت‌های غیر قابل‌ انکار ایران در چارچوب سیاست متنوع‌سازی منابع انرژی اتحادیه اروپا؛ جایگاه ژئوپلیتیکی ایران که دروازه ورود به بازار ۴۰۰ میلیون نفری منطقه است و جمعیت تحصیل‌کرده، نوآور و علاقه‌مند به فن‌آوری‌های اروپایی تأکید کرد. از جنبه سلبی نیز از جمله این پیام باید به طرف اروپایی منتقل شود که حضور شرکت‌های اروپایی در بازار ایران در آینده تا حدود زیادی به کنش‌های امروز آن‌ها بستگی خواهد داشت. دور از ذهن نیست که اعلام شرکت رنو در استمرار حضور در بازار ایران در چارچوب این محاسبه راهبردی صورت گرفته باشد.

رابطه برجام با رژیم اشاعه و جایگاه اروپا در تنظیم دستورکار جهانی

به نظر می‌رسد مساله فروپاشی احتمالی برجام از جمله از منظر تأثیر بر تضعیف نهادهای بین‌المللی چون NPT و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و در یک کلام، رژیم اشاعه برای اروپا واجد اهمیت است. دیگر آنکه، نقش‌آفرینی جهانی اروپا تا حدود زیادی منوط به حفظ رژیم‌های بین‌المللی موجود در چارچوب نظم قاعده‌محور نظام بین‌الملل است. در این چارچوب، ایران باید با استفاده از ظرایف دیپلماتیک این پیام را به طرف اروپایی منتقل کند که فروپاشی احتمالی برجام ضمن اینکه جایگاه اروپا را در تنظیم دستور ار جهانی با چالش مواجه می‌کند، می‌تواند رژیم اشاعه را با مخاطراتی جدی مواجه سازد؛ واقعیتی که به با توجه به قرابت ژئوپلیتیکی اروپا به خاورمیانه بیش و پیش از هر قدرت جهانی دامن‌گیر اروپا خواهد شد.

درهم‌کنش تحولات امنیتی خاورمیانه بر امنیت جان شهروندان اروپایی و پروژه اروپا

درهم‌کنش تحولات امنیتی خاورمیانه بر پروژه اروپا باید به یکی از مؤلفه‌های مهم کنش دیپلماتیک در برابر اروپا تبدیل شود. پرپیداست که جان شهروندان اروپایی و حتی موجودیت اتحادیه اروپا از جانب مخاطرات امنیتی و ژئوپلیتیکی مرزهای جنوبی قاره با تهدید مواجه شده است. به‌عنوان‌مثال، در حوزه تهدید «پروژه اروپا» کم نیستند تحلیل‌گران اروپایی که معتقدند از مهم‌ترین دلایل موفقیت کمپین خروج انگلستان از اتحادیه اروپا، مواجهه اروپا با پیامدهای امنیتی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ورود سیل‌آسای پناه‌جویان مناطق بحرانی خاورمیانه بوده که ایده‌های گروه‌ها و احزاب منتقد و یا ضد اتحادیه اروپا را برای مردم قابل‌قبول‌تر نموده است. واقعیتی که افزایش حساسیت نسبت به عوامل، روندها و بازیگران امنیت‌زدا و امنیت‌ساز منطقه را برای اروپا به همراه داشته است. به نظر می‌رسد اروپای امروز با یک ناسازه مواجه است. از یک‌سو، شرایط اقتصادی نامناسب قاره بسیاری از کشورهای اروپایی از جمله قدرت‌های اصلی آن را به گسترش روابط تجاری و نظامی با کشورهای عربی ثروتمند خلیج‌فارس متمایل می‌کند. از دیگر سو، «در سال‌های اخیر شاهد رشد دیدگاهی در میان سیاست‌گذاران، دیپلمات‌ها و جامعه امنیتی گسترده‌تر اروپا هستیم که سابقه حمایت عربستان از گروه‌های افراطی ممکن است یکی از ریشه‌های تهدیدات تروریستی اروپا باشد.»  در این چارچوب، کنش دیپلماتیک ایران -چه از منظر دیپلماسی رسمی و چه از منظر دیپلماسی رسانه‌ای- باید بر اقناع رهبران اروپایی در خصوص این واقعیت متمرکز شود که منافع کوتاه‌مدت روابط به‌ویژه روابط نظامی با کشورهایی چون عربستان به مخاطرات امنیتی بلندمدت آن نمی‌ارزد.

این پیام باید به طرف اروپایی منتقل شود که حضور شرکت‌های اروپایی در بازار ایران در آینده تا حدود زیادی به کنش‌های امروز آن‌ها بستگی خواهد داشت. دور از ذهن نیست که اعلام شرکت رنو در استمرار حضور در بازار ایران در چارچوب این محاسبه راهبردی صورت گرفته باشد.دفاعی‌بودن کنش‌های موشکی و منطقه‌ای ایران

برجام به صورت نسبی موجب امنیت‌زدایی از پدیدار ایران در نگاه اروپا شد. با این‌ وجود، اروپا نگران کنش‌های موشکی و منطقه‌ای ایران است. در این چارچوب، به نظر می‌رسد اقناع اروپا در خصوص این واقعیت که بخش مهمی از کنش‌های منطقه‌ای ایران از گسترش عمق استراتژیک گرفته تا بهره‌مندی از نیروهای نیابتی در منطقه و گسترش برنامه موشکی ریشه در حس در محاصره‌ قرار گرفتن توسط دشمنان و ضعف توان نظامی متعارف ایران از جمله در حوزه دسترسی به هواپیماهای پیشرفته نظامی دارد، باید از مهم‌ترین مؤلفه‌های کنش دیپلماتیک ایران گردد؛ مساله‌ای که می‌تواند کنش‌های دیپلماتیک و رسانه‌ای لابی‌های طرفدار اسراییل و برخی از کشورهای منطقه را در امنیتی‌کردن پدیدار ایران محدود سازد.

برجام و فروم (چارچوب موضوعی) منطقه‌ای

ارتقاء حساسیت امنیتی اروپا نسبت به مسایل غرب آسیا مساله قابل‌ تأملی است. «اروپا به این نتیجه رسیده است که هرگونه تحول امنیتی، جمعیتی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در منطقه مدیترانه و خاورمیانه بر کشورهای جنوب اروپا و به کل، اتحادیه اروپا فشار وارد خواهد کرد. بنابراین، با وجود اهمیت همسایگان شرقی اروپا از جمله اوکراین، تمرکز اصلی سیاست خارجی اروپا باید بر منطقه مدیترانه و خاورمیانه باشد.» در این چارچوب، ایجاد ساختار امنیت منطقه‌ای جامع با مشارکت تمام بازیگران مؤثر در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا مانند الگوی سازمان همکاری و امنیت اروپا، از اهداف و راهبردهای مهم اروپا است؛ ساختاری که از جمله یک رژیم کنترل تسلیحات منطقه‌ای را برسازد و از رقابت‌های ژئوپلیتیکی و ژئوکالچر کشورهایی چون ایران و عربستان جلوگیری کند. در این نگاه، از مهم‌ترین مؤلفه‌های کنش دیپلماتیک ایران باید تأکید بر این واقعیت باشد که انزوای اقتصادی و ژئوپلیتیکی ایران به احتمال هر ایده و یا طرح مرتبط با ترتیبات امنیتی منطقه‌ای امنیت‌ساز برای اروپا را به‌شدت با چالش مواجه خواهد کرد. در واقع، این پیام باید به طرف اروپایی منتقل شود که شکست برجام به احتمال زیاد سطح دسترسی اروپا به توانایی‌ یکی از مهم‌ترین بازیگران امنیت‌ساز منطقه یعنی ایران که از جمله نقش بی‌بدیلی در شکست داعش داشته را بسیار محدود می‌کند.

انتهای پیام


نظر خود را ثبت کنید