یک خندوانه، یک خنداننده شو، یک دام بزرگ (شاخ اینستا)

رامبد جوان نباید در دام ساده انگاري‌هاي بعضی اتفاقات دنیای مجازی بیافتد، او رامبد جوان است، طراح و برنامه ساز يکي از موفق‌ترين برنامه‌هاي تلويزيون در يک دهه اخير

عصر ایران ؛ کاوه معین فر - از حسن‌های برنامه خندوانه می توان به این اشاره کرد که از همان ابتدای ساخت برنامه های موفق جهانی با این خصوصیت را رصد کرده و نسخه بومی-ایرانی آن را به مخاطب ایرانی ارائه می‌دهد.

رویکردهای جذابی مانند مصاحبه ساده و صمیمی با مهمانان یا انجام مسابقه در حین گپ و گفت، استفاده از آیتم‌های جذاب مانند پخش عمل به قولی که مهمان برنامه داده و ...همگی از این دست اتفاقات است. اما مهمترین شاخصه اش اینست که همواره سعی در شاد کردن مخاطب و ارائه حال خوب به اوست و این کم اتفاقی نیست.

سال گذشته که اولین فصل مسابقه خنداننده شو در برنامه خندوانه پخش شد بازتاب مثبتی در جامعه داشت و باعث شد که چهره‌های جوان و کمتر شناخته شده‌ای به دنیای طنز و استندآپ کمدی راه پیدا کنند. امسال هم فصل دوم آن شروع شده و استندآپ شرکت کنندگان مرحله اول هم در این 2 هفته گذشته پخش شد، در یک نگاه اولیه می‌توان گفت مسابقه خنداننده شو در این فصل هم موفق است و نسبت به فصل قبل هم حرکتی رو به پیشرفت دارد.

مربی‌های امسال هم به دلیل سابقه تئاتری که دارند روحیه تئاتری(تعهد و تمرین گروهی) را به هنرجویان انتقال می‌دهند و باعث شده که همدلی و صمیمیت را در تمامی گروه‌ها شاهد باشیم.


حضور طیف‌های متنوع شرکت کننده در برنامه از آذربایجان و جنوب گرفته تا شرکت کننده‌های خانم و جوانی 17 ساله، همگی بر غنا و جذابیت برنامه افزوده است. اختصاصی نکردن گروه خانم ها هم از نکات مثبت امسال است.

استفاده از شرکت کننده‌های فصل قبل خنداننده شو در فصل جدید مانند بهنام قاسمی، علی ضیایی و فرهان معین‌زاده که با توجه به تجربه سال گذشته خود به شرکت‌کنندگان جدید کمک می‌کنند، این رویکرد اقدام خوبیست و نشان می دهد که اگر کسی توانایی و خواست ادامه کار با مجموعه را داشته باشد حفظ می‌شود. در مسابقه‌های استعداد یابی جهانی هم این امر مسبوق به سابقه است مثلا در برنامه so you think you can dance از شرکت کننده های قبلی مسابقه بعنوان مربی شرکت کننده‌های جدید برنامه استفاده می کنند.

شوخی‌های جدید و موضوعات بکر و ساده ای که در این فصل به آنها پرداخته بودند عملا توقع مخاطب را برآورده کرده و حتی می توان گفت به سطحی بالاتر و بهتر از موضوعات و متن‌های انتخابی استندآپ ها دست یافته اند.

نقد طنازانه با موضوعات روز و حتی مسائل سیاسی اجتماعی گره خورده و استفاده از آن در استندآپ‌ها از دیگر حسن های برنامه است، علی الخصوص وقتی که با موضوعاتی شوخی می شود که خود صدا و سیما در بوجود آوردن این حاشیه نقش داشته ا ست مانند: گردشگری



تنها نکته منفی خندوانه اینست که توضیحات رامبد جوان درباره خدمات، قرعه کشی و جوایز اسپانسر برنامه خسته کننده و خارج از حد متعارف برنامه می شود، تکرار این تبلیغ ستاره-مربعی در هر شب برنامه هم حالت ضد تبلیغ پیدا می کند.

و یک نکته قابل تامل دیگر اینکه، در چند روز گذشته در پی پخش مصاحبه ای از یک تهیه کننده سینما و حمله او به عملکرد تهیه کننده برنامه خندوانه که همزمان مدیر تصویرشهر (سینما های وابسته به شهرداری) است، رامبد جوان جوابیه ای ویدیویی را در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد.

چه مباحثی در این ویدیوها مطرح گشت و صحت و سقم آنها، اصلا موضوع این نوشته نیست، ولی نوع مواجه شدن با مشکلات و برخوردهای بوجود آمده رامبد جوان جای بحث دارد.

این گونه برخورد که کسی با انتشار ویدیویی اتهاماتی را علیه طرف مورد نظرش مطرح کرده و علاوه بر آن با اشاره به نکاتی از زندگی شخص طرف مقابل سعی در تخریب او دارد را قبلا هم دیده ایم، اما از چه کسانی؟ از کسانی که در جامعه تحت عنوان "شاخ‌های اینستاگرامی" یا "شاخ‌های مجازی" می‌شناسیم!

کسانی مانند "آقای هزینه" و "خز اعظم" با دعوای ویدیویی انواع و اقسام فحش و ناسزا را به همدیگر نثار کرده و بعد از انواع تهدید، ارعاب، افشاگری دوباره مرحله دیگری از این سریال را رقم می‌زدند.

اگر استدلال این باشد که با توجه به سهولت و در دسترس بودن این وسایل ارتباطات جمعی گریزی از این گونه اتفاقات نداریم اتفاقا این جایی است که من اعتقاد دارم باید ایستاد و تامل کرد.



رامبد جوان نباید در دام ساده انگاری‌های بعضی اتفاقات دنیای مجازی بیافتد، او رامبد جوان است، طراح و برنامه ساز یکی از موفق ترین برنامه های تلویزیون در یک دهه اخیر، او کسی است که فرهنگ شاد بودن و خندیدین را به خانواده ها آورد، او بسیاری از مناسبات عبوس تلویزیون را به یکباره در هم شکست و نشان داد که می توان با ساده ترین امکانات هم مهمان برنامه را از آن حالت خشک و رسیمی همیشگی تلویزیون دور کرد(مثلا با مسابقه دارت یا پرتاب توپ به سبد و ...)

رامبد فرهنگسازی کرده و همواره دربرنامه اش سعی در ترویج حال خوب داشته، به همین دلیل افتادن او در چنین بازی مانند سقوط در چاه است. اتفاقا در اینچنین شرایطی است که باید هنرمند محبوب با دقت و وسواس بیشتری ادامه راه دهد اگر مشکلی هم با هر کسی دارد راه حل آن به شکلی دیگر و از مجرای دیگریست نه چون شاخ های دنیای مجازی همدیگر را به بستن دهان و گل گرفتن دهان دعوت کنند.


نظر خود را ثبت کنید