موسیقی , اقتصاد هنر , کنسرت " />

واکاوی دلایل حرکت موسیقی به سمت تک محصولی شدن

حمله ریزگردها به آسمان بازار موسیقی

تهران- ایرنا - مهمترین محصولات بازار هنر موسیقی ایران همواره بر مدار دو کالای اصلی آلبوم و کنسرت‌ها استوار بوده؛ اما کاهش روند ارائه آلبوم‌های موسیقی در کنار افزایش فزاینده کنسرت‌ها، زنگ خطر تک محصولی شدن این هنر در بازار فرهنگی کشور را به صدا درآورده است.
به گزارش روز شنبه خبرنگار فرهنگی ایرنا، «تورستین وِبلن» بنیانگذار مکتب اقتصاد نهادگرایی (Institutional economics) جمله زیرکانه‌ای دارد: خانه ای که تنها یک در دارد و معمارش فکری به حال در پشتی - دری برای خروج اضطراری – نکرده، تنها می تواند منزل یک نفر باشد و آن خود معمار است! «اقتصاد تک محصولی» هم درست مانند همان خانه‌ای است که در صورت بروز حادثه ای راهی برای خروج از آن نیست... .
شاید در نگاه اول این جمله دارای بار طنز باشد؛ اما تنها با اندکی تامل، مفهوم گزنده‌ای از آن استنباط می‌شود که گوینده آن به سبب کاستن از معنای عمیق تلخ مفهومش، ناگزیر بوده که در بازگویی آن آسیب به طنز پناه ببرد.

** آمار... آمار... آمار...
تمامی شواهد و قراین در بازتاب شریان حیات موسیقی در کشورمان، نشان دهنده حرکت اقتصاد این هنر سود دِه به سمت روند تک محصولی شدن است! این اتفاق در نگاهی خُرد برای خانواده این هنر و در نگاهی کلان برای جامعه فرهنگی کشور نمی تواند خبری مسرت بخش باشد؛ چرا که در بدنه پویا و چندوجهی اقتصاد فعالیت های فرهنگی، حرکت یک شاخه هنری به سمت بازار تک محصولی نشان دهنده خروج ماشین اقتصادی آن هنر از جاده اصلی به سمت مسیری فرعی است.
ناگفته پیداست در صورت برطرف نشدن این آسیب، ممکن است جریان اقتصاد هنر یک کشور به جای نیل به قله موفقیت به سمت پرتگاهی هول انگیز و عمیق رهنمون شود... حال سوال اصلی اینجاست که آن تک محصول چیست؟... با مرور آمارهای منتشر شده در سال های 1395 و 1396 این نکته بیش از هر مساله دیگری به چشم می آید که روند نزولی افت تیراژ آلبوم‌ها با شتاب بالایی نسبت به سال‌های گذشته در حال وقوع است.
از آنجایی که مهمترین محصولات بازار هنر موسیقی ایران همواره بر مدار دو کالای اصلی آلبوم و کنسرت‌ها استوار و در جریان بوده؛ کاهش روند تولید و ارائه آلبوم‌های موسیقی در کنار افزایش فزاینده کنسرت‌ها در بدنه فعالیت‌های موسیقایی کشور نه تنها زنگ خطر تک محصولی شدن این هنر در بازار فرهنگی کشور را به صدا درآورده که موجب شده تا هنر موسیقی به عنوان هنری فراگیر از دسترس قاطبه مردم خارج شود و به محصولی برای طبقه مشخص (شما بخوانید متوسط رو به بالای جامعه) تبدیل شود.
مطابق آمارهای ارائه شده سایت بیپ تونز (beeptunes.com) در حالی آلبوم‌های «امیر بی‌گزند» (محسن چاوشی)، «طریق عشق» (محمد رضا شجریان و پرویز مشکاتیان)، «سی سالگی» (احسان خواجه امیری)، «گذر اردیبهشت» (اولین آلبوم گروه دال)، «گفتم نرو» (محمد علیزاده)، «ناگفته» (حافظ ناظری)، «دوباره عشق» (حامد همایون)، «آینه قدی» (مهدی یراحی)، «منشور» (کاوه یغمایی) و «رویای بی‌تکرار» (علی زندوکیلی) به ترتیب در فهرست پرفروش‌ترین آلبوم‌های موسیقی طی سال های 1395 و 1396 قرار گرفته اند که از این میان دو اثر «ناگفته» و «طریق عشق» جزو دسته آثاری هستند که در سال های پیش تولید شده اند و تنها در سال 1395 به بازار موسیقی ارائه شده اند. همه اینها را به طور متوسط در کنار 55 آلبومی قرار دهید که در سال های ذکر شده منتشر شده اند.
نکته قابل تامل در این آمار متوجه این مساله است که از میان همان میانگین 55 آلبوم، همین 10 آلبوم پرفروش نامبرده شده تیراژی بالای یکصد هزار نسخه را به خود اختصاص داده اند و مابقی آثار نه تنها به سقف یکصد هزار نسخه نرسیده اند که اغلب بین 30 تا 50 هزار نسخه در نوسان هستند. حال تمامی این آمارها را در کنار جمعیت 80 میلیونی ایران قرار دهیم تا متوجه نکته تلخ ماجرا شویم... .
اما در کنار سال‌های خزان زده اخیر در زمینه تولید آلبوم های موسیقی و در کنار اخبار لغو کنسرت‌های موسیقی طی دو سال 1395 و 1396 به جرات می‌توان ادعا کرد که منهای ماه های مذهبی موجود که مطابق عرف، رسم و سنت همیشگی در ایران شاهد اجرای کنسرت نیستیم، در مابقی روزها به طور میانگین شاهد اجرای روزانه دو کنسرت در سراسر کشور بودیم و بر همین اساس درسال 1395 بهار کنسرت ها را در کشور شاهد بودیم.

** تعریف وارونه در تولید آلبوم
خشایار اعتمادی خواننده شناخته شده موسیقی پاپ کشورمان در اینباره معتقد است: تولید آلبوم با هزینه ‌هایی که امروز در مارکت موسیقی وجود دارد، تقریبا برای خواننده توجیه اقتصادی ندارد و می ‌توان با قاطعیت گفت که درآمدِ خواننده از کنسرت‌هایی است که برگزار می ‌کند.
خواننده آلبوم هایی چون «جسارت»، «خط قرمز» و «بسه دیگه» در ادامه با بیان آنکه میانگین تیراژ آلبوم‌های موسیقی در ایران 150 هزار نسخه است، می افزاید: این تعداد تنها مختص خوانندگان چهره و مشهور است و برای دیگر فعالان این عرصه تیراژ آلبوم ها بسیار پایین تر از این آمار است. حال وقتی تمام این اعداد و ارقام را در کنار هزینه توزیع و تبلیغات و البته معضلی به نام کپی های غیرقانونی قراردهیم به راحتی می توان پی برد تولید و فروش آلبوم برای خوانندگان به هیچ وجه صرفه اقتصادی ندارد و تنها پلی برای ارتباط هر چه بیشتر خوانندگان به عنوان تولیدکنندگان این محصول هنری و عموم مردم به عنوان مصرف کنندگان آن به شمار می رود.
رضا خانزاده از تهیه کنندگان موفق موسیقی کشور در گفت‌وگو با ایرنا در زمینه کمرنگ شدن فضای تولید آلبوم ها در حوزه موسیقی به آسیب تبدیل شدن تولید آلبوم به فرصتی برای معرفی خوانندگان جوان اشاره می کند و می گوید: آنچه که امروز بیش از هر مساله ای به چشم می آید توجه خوانندگان تازه کار به تولید آلبوم است تا به واسطه آن بتوانند علاوه بر سنجش میزان مخاطبان خود، نظر برگزارکنندگان کنسرت‌ ها را به خود جلب کنند و با حضور آنها و جلب اسپانسر به سمت مساله درآمد و سودآوری حرکت کنند.
در حقیقت تعریفی که امروز برای تهیه و تولید آلبوم در بازار موسیقی کشور است، نوعی سرمایه گذاری برای هنرمندان این عرصه برای ورود به بازار داغ کنسرت هاست. مسلم است که با ادامه این روش بیشترین ضرر متوجه عموم مردم به عنوان مخاطبان اصلی بازار محصولات موسیقی خواهد شد. چرا که بخش مهمی از مردم که در طبقه متوسط جامعه قرار می گیرند و هزینه تهیه بلیت کنسرت ها برای حضور خانواده آنها ممکن است میسر نباشد از این بازار حذف خواهند شد.

** سود امروز و زیان فردا
مطابق آمار ارائه شده از قیمت کنسرت ها در سال 1396 حداقل قیمت برگزاری کنسرت ها در کشور 40 و حداکثر 130 هزار تومان بوده است. البته در این میان کنسرت های استثنایی چون کنسرت روزبه نعمت اللهی با قیمت 180 هزار تومان یا تمامی اجراهای ارکستر سمفونیک و ملی با قیمت 150 هزار تومان به عنوان نمونه وجود داشته اند.
حال با میانگین قرار دادن قیمت 80 هزار تومان برای بلیت کنسرت ها و ظرفیت میانگین 500 نفره سالن ها برای هر سانس اجرا به اعداد و ارقامی می رسیم که در حوزه بازار محصولات فرهنگی ایران به عنوان رکورد به شمار می رود. در کنار همه این مسائل فراموش نکنیم که اغلب کنسرت های خوانندگان در هر روز در دو سانس برگزار می شود و عموما هر خواننده به شکل میانگین دو یا سه روز در پایتخت و یک روز در دیگر استان ها به اجرای کنسرت می پردازد که می تواند سود سرشاری را در هر برنامه برای خواننده و البته کنسرت‌گزار با خود به همراه داشته باشد.
نباید فراموش کرد که طی چند سال اخیر دو مساله نبود راهکار مناسب و قانونی برای تدوین و تعیین سقف و کف قیمت بلیت های کنسرت از یک سو و از سویی دیگر انداختن تقصیر گرانی بلیت های کنسرت توسط خوانندگان برعهده برگزارکنندگان کنسرت و از سوی این افراد بر گردن صاحبان سالن ها، از جمله آسیب هایی بوده که بار دیگر مردم را به عنوان مصرف کنندگان اصلی بازار موسیقی متضرر ساخته است.
در این ارتباط پیشتر فرزاد هوشیار پارسیان مدیرعامل پیشین برج میلاد تهران با تاکید بر این مساله که از این صحبت برگزارکنندگان کنسرت‌ها که تقصیر گرانی بلیت ها را بر گردن مسئولان و متولیان سالن های برگزاری برنامه های فرهنگی می اندازند بسیار متعجب است؛ خاطرنشان کرده بود: نمی ‌دانم چرا تهیه ‌کنندگان و برگزار‌کنندگان کنسرت‌ های موسیقی تنها به سودجویی لحظه‌ ای خود فکر می‌ کنند و گناه را به گردن دیگران می‌ اندازند و نرخ اجاره ‌بهای سالن را بهانه می ‌کنند. ما نه ‌تنها طی سال های 1394 و 1395 در برج میلاد هزینه‌ ها را افزایش نداده ‌ایم، بلکه برای موسیقی ‌های فاخری که شورای تصمیم ‌گیری برج آن را مناسب تشخیص دهد اجاره ‌بهای هر ‌اجرا را به نصف کاهش داده و از آنها اجاره را به شکل نیم‌ بها دریافت می‌کنیم تا به این ترتیب اقتصاد فرهنگی خانواده ‌ها مورد حمایت قرار گیرد و بتوانند براحتی برای تماشای این برنامه‌ها به برج میلاد بیایند.
البته در این میان برخی تهیه ‌کنندگان موسیقی با وجود آنکه به این مساله اشاره می کنند که اگرچه سالنی مانند برج میلاد بابت کنسرت‌ های سنتی به آنها تخفیف می ‌دهد، اما خواننده ‌هایی هستند که دستمزدهای نجومی بابت هر اجرای خود از تهیه ‌کننده طلب می‌ کنند. در این شرایط طبیعی است که تهیه ‌کننده نتواند از جیب خود این مبالغ را بپردازد و بنابراین بهای بلیت کنسرت را بالا می ‌برد.

** آسیبی به نام تهیه کننده های بی تجربه
در مقام پاسخگویی به این مساله، محسن رجب ‌پور یکی از قدیمی ‌ترین کنسرت‌ گزاران موسیقی در گفت‌وگو با ایرنا تصریح می‌کند: هزینه برگزاری کنسرت، وجوه مختلفی دارد که تنها یکی از بخش های آن اجاره سالن میزبان کنسرت است. به اینها باید موارد هزینه بَری چون دستمزد گروه اجرایی و به ویژه دستمزد سنگین خوانندگان را نیز اضافه کنیم. اگر نگاه حرفه ای داشته باشیم باید تمام هزینه‌های برگزاری یک کنسرت مانند هزینه های بخش های فنی چون صدا و نورپردازی و بخش های الزامی و حیاتی چون نیروی انتظامی برای برقرار امنیت کنسرت ها را نیز لحاظ کنیم. بر همین اساس است که به عنوان کسی که سابقه دو دهه کار اجرایی در حوزه برگزاری کنسرت را با خود به همراه دارد با صدای بلند اعلام می کنم اگر تهیه کننده ای دلیل گرانی بلیت کنسرتش را به اجاره بهای سالن مربوط بداند، نه تنها تهیه کننده ای حرفه ای نیست که نشان می دهد بسیار بی تجربه و ناپخته دست به پاسخ گویی زده و حرف هایش در بین حرفه ای های این حوزه محلی برای اتکا و ارجاع ندارد.

** امید به تدبیری که شدنی است
هر چند شاید ادامه این بحث مدور، جز سرگیجه و حیرانی برای مخاطبان و مصرف کنندگان بازار موسیقی ارمغانی به همراه نداشته باشد اما ذکر این نکته از زبان فریدون آسرایی خواننده شناخته شده و مطرح موسیقی پاپ ایران نیز خالی از لطف نیست که گفته: وقتی بازار موسیقی در بخش کنسرت ها چنین علاقه مندانی دارد اما امکانات سخت افزاری و محدودیت سالن ها اجازه توسعه این امر را نمی‌دهد، برای ایجاد توازن و تعادل در پاسخگویی به سبد هزینه‌های فرهنگی عموم مردم باید تعداد سالن های باکیفیت را افزایش داد. وقتی رابطه میان عرضه و تقاضا به شکل متعادلی باشد آن زمان است که رقابت حرف اول را می زند و مساله متعادل سازی قیمت بلیت کنسرت ها به هدف نخست و اصلی برنامه گزاری موسیقی در کشور تبدیل می شود.
با جمع بندی تمامی این گفته ها می‌توان مدعی بود که وقتی بازار تهیه آلبوم‌های موسیقی که به عنوان شریان اصلی تنفس این هنر در کشور و تمام نقاط جهان به شمار می آید دستخوش آسیب می شود، باید انتظار وقوع پدیده ریزگردهایی چون کنسرت های بی برنامه و سخت شدن فضای تنفسی این هنر برای عموم مصرف کنندگان را پیش بینی کرد.
البته در کنار این مساله می توان و باید امیدوار بود تا مسئولان شرایط رفع این دست از آسیب ها که قابل برنامه ریزی و انجام است را با سرعت و شتاب بیشتری دنبال کنند تا در آینده نزدیک بار دیگر شاهد رونق بازار چند محصولی موسیقی در کشور باشیم.
فراهنگ**9266** 9053

نظر خود را ثبت کنید