جمشید مشایخی؛ پهلوانی که هرچه گذشت دلش بزرگتر شد

نقش‌هایی چون خان دایی «قیصر»، حبیب الله ظروفچی «سوته دلان»، شازده احتجاب، رضا خوشنویس/تفنگچی «هزار دستان»، کمال الملک و ...

عصر ایران ؛ نهال موسوی - جمشید مشایخی در حدود 100 فیلم سینمایی نقش آفرینی کرده است و با احتساب سریال‌های تلویزیونی و تله تئاترها به عدد بالای 170 اثر هنری می‌رسد، او از تئاتر به سینما و تلویزیون آمد ولی دیگر هیچ‌گاه به تئاتر برنگشت.

در سال 1348 دو فیلم همزمان به چرخه سینمای ایران وارد شدند که می‌توان آغازگر موج نوی سینمای ایران را آن 2 فیلم دانست، فیلم «گاو» داریوش مهرجویی و «قیصر» مسعود کیمیایی. در هر 2 فیلم جمشید مشایخی حضور داشت و البته نقش «خان دایی» قیصر بیشتر در ذهن‌ها ماند تا «مش عباس» در فیلم گاو. (البته مشایخی در فیلم در سال 1343 در فیلم سینمایی «خشت و آینه» ساخته ابراهیم گلستان هم نقش کوتاهی را ایفا کرد و آن فیلم هم از جرقه‌های اولیه موج نو سینمای ایران می‌دانند)

مشایخی کار تئاتر حرفه‌ای را از سال 1336 با بازی در نمایش وظیفه پزشک آغاز کرد و بعد از آن در نمایش‌های بسیاری از جمله «آی بی کلاه، آی با کلاه» اثر غلامحسین ساعدی، «لونه شغال و افعی» اثر علی نصیریان و «مرده‌های بی کفن و دفن» اثر ژان پل سارتر به کارگردانی حمید سمندریان بازی کرد.

او مدتی کارمند اداره هنرهای دارماتیک بود و زمانی که دانشکده هنرهای داراماتیک تأسیس شد، به تحصیل در این دانشکده پرداخت که در میانه آن را رها کرد.

اولین بار در سال 1342 با بازی در فیلم کوتاه "جلد مار" بازیگری در سینما را آغاز کرد. اما می‌توان نخستین اثر مهم او بازی در نقش «خان دایی» در فیلم قیصر ساخته مسعود کیمیایی دانست.

خان دایی که در جوانی پهلوان بوده، اکنون به دلیل پیری و چرخش زمانه نه از دست خودش برای گرفتن تقاص خون خواهرزاده‌هایش کاری ساخته است و نه دلش می‌خواهد که قیصر (تنها خواهر زاده باقیمانده‌اش) دست به چنین کاری بزند. تقابل مشایخی و بهروز وثوقی در این فیلم و توانایی بازیگری مشایخی باعث شد که او به عنوان شمایل مرد میانسال ایرانی (با چشمان درشت نافذ و سبیل پرپشت تاب داده) در سینمای ایران مورد استقبال قرار گیرد و اتفاقا با بسیاری از سینماگران سینمای ایران همکاری داشته باشد.

مشایخی قبل از انقلاب هم در فیلم سینماگران منسوب به جریان روشنفکری و سینمای هنری (مانند فریدون گله، ناصر تقوایی، بهمن فرمان آرا، علی حاتمی و ... ) نقش آفرینی کرد و هم در فیلم‌های فیلمسازان فیلم‌فارسی (مانند ایرج قادری، صابر رهبر، محمد متوسلانی و ...)


جمشید مشایخی حضور پر رنگی در سینمای پیش از انقلاب داشت. اما شهرتش هیچگاه به پای ستاره‌های آن زمان نرسید؛ کسانی چون بهروز وثوقی، محمد علی فردین و یا ناصر ملک مطیعی. شاید علت این بود که بازیگرانی چون او یا در فیلم‌هایی بازی می‌کردند که در مورد پسند عامه نبود و تماشگر خاص خود را داشت و یا با حضور در فیلم‌های تجاری در سایه بازیگران نقش اول فیلم قرار می‌گرفتند که ستاره‌های سینمای آن زمان بودند.

بعد از انقلاب هم مشایخی بسیار پرکار بود و چندین نقش ماندگار سینمای ایران در این دوره از او در ذهن مانده است. اگر قبل از انقلاب نقش‌هایی چون خان دایی «قیصر»، حبیب الله ظروفچی «سوته دلان» و شازده احتجاب بیشتر دیده شد و در اذهان ماند، در بعد از انقلاب در نقش‌هایی چون رضا خوشنویس/تفنگچی «هزار دستان»، کمال الملک و ...

مشایخی 3 سال از بهروز وثوقی بزرگتر بود اما از همان ابتدا نقش‌هایی را بازی کرد که مرد میانسال جا افتاده بود به همین دلیل لقب «پیر سینمای ایران» را هم به او داده بودند البته نه تنها به دلیل سنی بلکه بیشتر به دلیل شیوه زندگی و سیر و سلوک او در حرفه بازیگری.


همه افرادی که مشایخی را می‌شناختند یا با او همکار بود‌ه‌اند به این اذعان دارند که او بسیار متواضع و مبادی آداب بود و هیچگاه جانب احترام را ترک نکرد، حتی بعد از بازی ایران و آرژانتین در جام جهانی 2014 (که با گل لیونل مسی ایران شکست خورد) در پی حمله کاربران اینترنتی ایران به صفحه اینستاگرام لیونل مسی مشایخی روی خط برنامه نود آمد و ضمن عذرخواهی از مسی در مورد رفتار زشت برخی افراد که در فضای مجازی به این بازیکن بی‌احترامی کرده بودند، صحبت کرد.

یکی از سکانس حرفهای قیصر و خان دایی (پهلوان و کشتی‌گیر قدیمی) از تاثیرگذارترین بخش‌های فیلم «قیصر» است، قیصر داد می‌زند: «اه خان دایی تو آدم رو مایوس می‌کنی، اگر قرار روزگاره که هر کسی که پیر بشه دلش هم کوچیک بشه، خدایا هیچوقت پیرم نکن واسه اینکه اصلا حوصله‌شو ندارم» .

در وصف جمشید مشایخی می‌توان گفت: او پهلوانی بود که هرچه گذشت دلش بزرگتر شد، روحش شاد.



نظر خود را ثبت کنید