سينما، فکر، شرافت و تعهد مستقل در حال از بين رفتن است!

رضا سخایی: چرا اين شرايط مافيايي را تعديل نمي‌کنيد؟ چرا نيروهاي مستعد و توانمند بدون حق حساب دادن به فلان تهيه کننده حتي نمي‌توانند پروانه ساخت بگيرند؟

عصر ایران ؛ کاوه معین‌فر - فیلم سینمایی ساختن علی الخصوص اولین آن، کاری سخت و واقعا طاقت فرسا است و به سادگی نمی‌توان وارد این مرحله شد اما این روزها به دلیل مکانیزمی که وجود دارد ورود به باشگاه فیلمسازان کار سهل و ممتنعی شده است، سهل برای کسانی که پول دارند یا سرمایه‌گذاری پشت آنها وجود دارد و ممتنع برای کسانی که فقط با اتکا به توانایی و استعداد خود تصمیم به چنین کاری دارند.

در 2 روز گذشته ویدیویی از رضا سخایی (دستیار کارگردان با سابقه سینما) در فضای مجازی منتشر شد که به مشکلات سر راهش برای ساخت اولین فیلم سینمایی اشاره دارد. اگر با دیده انصاف حرفهای او را گوش دهیم می بینیم که در بیشتر موارد اشاره کرده سخایی درست گفته و حرف بی‌ربطی نمی‌زند.

سخایی که دستیارِ کارگردانان مطرحی چون داریوش مهرجویی، علیرضا داوود نژاد، اصغر فرهادی و ... بوده، می‌گوید: «کاری با حکومت و سیاست ندارم و فقط از بی عدالتی حاکم بر سینما گلایه دارم. فقط 30 درصد تهیه کنندگان سینما حرفه‌ای و کاربلد هستند و 70 درصد بقیه نه سواد و نه تجربه تولید فیلم را ندارند.

من و امثال من سالهاست دستیاری کرده‌ایم ولی وزارت ارشاد به ما مجوز کارگردانی نمی‌دهد مگر اینکه یک تهیه کننده معرفی کنیم! سراغ هر که برای تهیه می‌روم می‌گوید چقدر پول برای تولید می‌آوری؟ یعنی چه؟ یعنی هر که بتواند پول بیاورد می‌تواند کارگردان شود؟ کار به جایی رسیده که تهیه کننده فقط به فکر سهم خودش از سرمایه وارده به کار است و با سرنوشت فیلم هیچ کاری ندارد! خیلی زشت است که تهیه‌کننده به من می‌گوید n تومان بهم بده تا برایت پروانه ساخت بگیرم!»


این اتفاق اشاره به این دارد که سازمان سینمایی فقط به کارگردانی اجازه فیلمسازی می‌دهد که تهیه کننده حرفه‌ای داشته باشد یعنی کسی که کارت تهیه کنندگی سینما داشته باشد به همین دلیل کسی اگر خودش سرمایه هم داشته باشد باز پروانه ساخت فیلم سینمایی نمی‌تواند دریافت کند و باید حتما یک تهیه کننده حرفه‌ای درخواست مجوز ساخت بدهد، به همین دلیل معمولا تهیه کننده‌ای وارد پروژه شده و برای استفاده از کارت تهیه کنندگی او مبلغی را از سرمایه‌گذار یا کارگردان می‌گیرد و طبیعتا چون خود نه تنها پولی در پروژه سرمایه‌گذاری نکرده است و پولی هم بابت ساخت این فیلم دریافت می‌کند دیگر دغدغه سرانجام فیلم و کیفیت محصول تولید شده را ندارد، اما از طرف دیگر هم اگر در ساخت این فیلم تخلفی صورت گیرد اولین شخص تهیه کننده است که به ارشاد فرا خوانده می‌شود.

سخایی در بخشی دیگر از حرفهایش هم اشاره می‌کند: «چطور است که ارشاد در کارگردانی را باز کرده تا هر که پول دارد تبدیل شود به کارگردان؟ چرا در تهیه‌کنندگی را باز نمی‌گذارد تا لااقل آنها که مدتهاست تجربه دستیاری دارند بتوانند تهیه کننده فیلم خودشان باشند؟ تکلیف من که می‌خواهم با سرمایه محدود و بدون بازیگران گران فیلم بسازم چیست؟ چرا باید پول بدهم به فلان تهیه کننده تا برایم پروانه بگیرد؟ تهیه کننده باید به فکر توانایی کارگردان باشد نه سرمایه‌ای که کارگردان وارد کار می‌کند!»

سابق بر این هر کارگردانی که می‌خواست فیلم اولش را در سینما بسازد باید ابتدا مجوز کارگردانی دریافت می‌کرد که با توجه به تحصیلات سینمایی، تجربه کار در سینما، ساخت فیلم کوتاه، حضور فیلم‌های کوتاهش در جشنواره‌ها و جوایز و ... این مجوز صادر می‌شد اما در شرایط فعلی اگر هر کسی تهیه کننده حرفه‌ای داشته باشد می‌تواند کارگردان شود. به این دلیل سخایی می‌گوید حال که در کارگردانی را باز گذاشته‌اید در تهیه کنندگی را هم باز بگذارید تا اشخاصی چون او با سرمایه خود و کمک و حمایت دوستان فعال در سینمایی که دارند، فیلم خود را بسازند.

سخایی: « در مناسبات غلط مدیریتی، سینمای مستقل، فکر مستقل، شرافت مستقل و تعهد مستقل در حال از بین رفتن است. بچه‌های مستقل سینما نه پول می‌خواهند و نه رانت، فقط مجوز کار می‌خواهند.[...] چرا این شرایط مافیایی را تعدیل نمی‌کنید؟ چرا نیروهای مستعد و توانمند بدون حق حساب دادن به فلان تهیه کننده حتی نمی‌توانند پروانه ساخت بگیرند؟؟ تا کی باید صبر کنیم تا اوضاع درست شود؟ تا کی باید صبر کرد؟ »

مسائلی که سخایی مطرح ساخته است واقعیتی در ساختار تولید سینمای ایران است و انصافا بسیاری از فعالان سینمایی مانند فیلم کوتاه سازان، دستیار کارگردانان، فارغ التحصیلان و ... برای ورود به جرگه فیلمسازی مانع‌هایی بزرگ پیش رو دارند. حتی جوانان با استعدادی بوده‌اند که فقط برای گذر از این مرحله مجبور به ساخت فیلم‌هایی شده‌اند که شاید خود هرگز از آن راضی نبوده‌اند.

از طرف دیگر سازمان سینمایی هم استدلال می‌کند برای وجود ضمانت در چرخه تولید فیلم سینمایی حضور تهیه کننده حرفه‌ایی سینما الزامی است، به این دلیل که اگر مثلا دستمزد عوامل پرداخت نشد یا فیلمی با رویکردی غیر متعارف تولید شد باید یک شخصیت حقوقی وجود داشته باشد که پاسخگو باشد.

حال داستان به اینجا می‌رسد که فیلمساز مستقل برای تولید فیلم مستقل باید تهیه کننده داشته باشد، تهیه کننده هم برای اینکه فیلم یک فیلمساز فیلم اولی را تهیه کند خود حاضر نیست هیچ پولی بگذارد و از طرف دیگر پولی هم برای خود می‌خواهد.

بهترین راه حل این است که سازمان سینمایی تهیه‌کننده‌های معتمد، خوشنام و موفق سینما را مکلف سازد هر سال یا هر 2 سال یک بار در کنار تولیدات خودشان، یک فیلم مستقل افرادی مانند رضا سخایی و ... را تهیه کنند و در مقابل این حمایت از سینمای مستقل، وزارت ارشاد و سازمان سینمایی یا حتی تلویزیون حمایت‌هایی تولیدی، تبلیغی و ... برای دیگر آثار آنها ارائه کند.

این فیلم‌های مستقل که با سرمایه شخصی فیلمساز یا سرمایه گذار مرتبط با او تولید می‌شود، نباید بودجه آن در اختیار تهیه کننده قرار گیرد، یعنی تهیه کننده از تولید این فیلم مستقل آنها به شکل مستقیم ذی نفع نباشند بلکه این اقدام آنها باعث شود در دیگر فیلم‌های تولید دفتر آنها بسته‌های حمایتی دریافت کنند، و یا اینکه اگر هم قرار است پولی دریافت کنند از فروش فیلم باشد نه از تولید فیلم، به این شکل هم دغدغه به پایان رسیدن و اکران فیلم را خواهند داشت.

به این شکل هم فلیمسازان مستقل امکان ساخت فیلمشان را پیدا کرده‌اند هم تهیه کننده‌ها در فیلم‌‌های مورد نظر خودشان، از این پروسه نفع می‌برند، و هم این مافیای کارت تهیه‌کنندگی و اتفاقات ناخوشایند آن از بین می‌رود.

 

 

 


نظر خود را ثبت کنید