تخفیف‌های نابودکننده!

تخفیف‌های نابودکننده!

یک ناشر با بیان این‌که کتاب قاچاق مخاطب را فراری می‌دهد می‌گوید: تازه روزهای خوب‌مان است و به زودی اتفاقات بدتری برای نشر خواهد افتاد.

سیاوش باقرزاده، مدیر نشر هیرمند در گفت‌وگو با ایسنا، درباره تخفیف‌های نامتعارف کتاب در سایت‌های فروش کتاب اظهار کرد: ارائه تخفیف بالا برای ناشرانی که به صورت رسمی کار می‌کنند و حق مولف و مترجم می‌دهند، امکان‌پذیر نیست، بنابراین ناشران موجه و معتبر نهایتاً در نمایشگاه کتاب و یا در وب‌سایت خود به‌خاطر مناسبت خاص، کتاب‌های خود را با ۳۰ درصد تخفیف می‌فروشند. این تخفیف‌های سیستماتیک دارد بازار نشر را نابود می‌کند که اثرات خود را خیلی زود می‌گذارد؛ کتابی که با ۸۰ درصد تخفیف یا ۶۰ درصد تخفیف عرضه می‌شود، کتابی است که مخاطب را از کتاب خواندن فراری می‌دهد، عمدتا این کتاب‌ها یا کپی هستند و یا بی‌کیفیت‌اند. 

او در ادامه گفت: این شکست سلسله‌وار ابتدا برای ناشر اتفاق می‌افتد، بعد برای پخش و در مرحله آخر به کتاب‌فروشی می‌رسد. کتاب‌فروش‌ دیگر انگیزه‌ای ندارد با ۳۰ درصد تخفیف از ناشر کتاب بخرد و با قیمت پشت جلد بفروشد و هزینه اجاره و دیگر هزینه‌های جاری فروشگاه را پرداخت کند. بعد هم استقبال نشود و هی مقایسه شود که من فلان کتاب را از ایستگاه مترو با ۷۰ درصد تخفیف می‌خرم و چرا به کتاب‌فروشی محل مراجعه کنم؟ تبعات این موضوع بسیار سنگین است و اثری بلندمدت دارد. تازه روزهای خوب‌مان است و به زودی اتفاقات بدتری برای نشر خواهد افتاد.

این ناشر خاطرنشان کرد: به نظر نمی‌رسد این اتفاقات کار شخصی و فردی باشد؛ قاچاق کتاب همواره بوده و اتحادیه ناشران و کتاب‌فروشان تلاش کرده قاچاق کتاب را کنترل کند. بعضا در مواردی موفقیت‌هایی را هم به دست آورده؛ مثلا متوجه شدند در زیرزمینی حوالی تهران کتاب‌های خوب ناشران را کپی می‌کنند. اما در فصل جدیدی که داخل آن هستیم دیگر کپی اتفاق نمی‌افتد، یعنی کتاب ‌پرفروش کپی نمی‌شود، بلکه بازنویسی می‌شود. کتاب جلو متقلب گذاشته می‌شود، فعل‌ها جابه‌جا می‌شوند و عین همان کتاب منتشر می‌شود، ناشر این کتاب‌ها حق تالیف یا ترجمه نمی‌دهد، هزینه‌های جاری ناشران را هم ندارد و بعضا از کاغذ دولتی استفاده هم می‌کند و در بازار با ۷۰ درصد و ۸۰ درصد عرضه می‌شود.

او در ادامه افزود: تعارف نداریم، مخاطب نهایی هم به جیب خود نگاه می‌کند، این‌که چقدر می‌خواهد در این بازاری که مردم اولویت‌های دیگری دارند، برای کتاب هزینه کند. طبق آمارها کتاب و کالاهای فرهنگی اولویت بیست و  چندم خانوار است، معلوم است که مشتری به آن بازار گرایش پیدا می‌کند. این اقدام ناشر را بی‌انگیزه می‌کند و صنف کتاب را به خطر می‌اندازد. از این جهت به نظرم این کار به صورت سیستماتیک اتفاق می‌افتد و نمی‌تواند کار یک‌ فرد باشد. قاچاق کتاب که الان دارد تغییر ماهیت می‌دهد، به صورت سیستماتیک اتفاق می‌افتد.

باقرزاده درباره تاثیر کرونا بر این موضوع هم گفت: حتما بستر اینترنت، قاچاق کتاب را توسعه داده است، زیرا در بازار سنتی انقلاب و متروها و دکه‌ها، کنترل و نظارت بیشتری بود اما حالا همین کار در وب‌سایت آمده و بدون هیچ نظارت، ترس و دغدغه‌ای به وسعت ایران انجام می‌شود.

او درباره راه‌های مقابله با آن نیز گفت: من ایده‌ای ندارم چه کاری می‌شود کرد، طبیعتاً ما باید روی مخاطب نهایی برنامه‌ریزی کنیم و مخاطب نهایی را مجاب کنیم که فرق کتاب خوب و کتاب کپی را بشناسد و به ناشران اعتماد کند ولی این یک ‌راه طولانی است و نیاز به کار تیمی دارد که متاسفانه کار تیمی در کشورمان بسیار ضعیف است. ایده‌ای برای این موضوع ندارم که بگوییم راهش این است اما اتفاق بد این است که ناشر دارد هر روز ضعیف‌تر می‌شود و هزینه جاری، حق تالیف و حق ترجمه‌اش پابرجاست ولی مصرف‌کننده به بازارهای دیگر گرایش پیدا می‌کند. خطری که همیشه با کتاب بوده، این است که ما مخاطب مستمر نداریم. مخاطب ما بر اساس موج و هیجان به بازار گرایش پیدا می‌کند، یک بار بازار مدیریت بورس می‌شود، یک‌بار بازار توسعه فردی، بار دیگر بازار اقتصاد و بلافاصله می‌خوابد، ما در رفتار مصرف‌کننده استمرار نداریم که این موضوع بلای جان ناشران است و ناشر نمی‌داند در کدام قسمت تجارتش سرمایه‌گذاری بکند.


نظر خود را ثبت کنید